سوخت که سوخت

ساخت وبلاگ
سه شنبه 10 خردادجلسه نسبتا سختی با استادم داشتم که اماده شده بودم براش و خوب گذشت یه خونه تو گیشا پیدا کرده بودن مریم و ماجده، رفتیم دیدیم، پسندیدیم، رفتیم بیعانه دادیم چهارشنبه 11 خرداد صبح جلسه ارائه OKR داشتیم بعد از اون ناهار زدیم با بچه ها بعد از اون پاشدم اومدم قرارداد خونه را نوشتیم و چونه زدم و بعد به این بچه ش.ش پیام دادم و راه رفتیم وخندیدیم و شام بدمزه خوردیم و خندیدیم. 5شنبه 12 خرداد بانک برای حواله کردن پول رهن برای صاحب خونه بعد مشاور املاک برای کارهای نهایی و بله این سومین خونه ای هست که تو تهران قرارداد بستم. همه چیز واقعا داره خوب پیش میره. 1 تیر قراره شروع یه چپتر جدید باشه و فک کنم از 31 خرداد زنده بیرون بیام. سوخت که سوخت...
ما را در سایت سوخت که سوخت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aradiokhertopertd بازدید : 132 تاريخ : دوشنبه 16 خرداد 1401 ساعت: 8:33

1) ترکیبی از روزنوشته و گاه نوشته ها و عکس ها و خاطرات و آنچه که مهسا می اندیشد. مینویسم که دفن نشود در روزمرگی ها. نوشته هام مخاطبی نداره و اصولا انتظار ندارم که کسی گذرش این دور و برا بیوفته برا همینه که گاهی اوقات که از مونولوگ صحبت کردن خسته میشم .میشینم و با سباستین گپ میزنم. سباستینی که وجود نداره ولی پای حرفای من میشینه :)2) همه این مزخرفات را میشه تو صفحه های کاغذ از یه دفترچه تو کشو میز نوشت یا حتی کلمه به کلمه تو صفحه های ورد در اندرونی ترین فایل های هاردت اما کسی چه میدونه که چی میشه که ما شروع میکنیم از تجربیاتمون با هم حرف زدن ...3) اون آجری تو دیوار که هر لحظه ممکنه سقوط کنه. 5، 4، 3، 2، 1 ... .4) این شاید بهترین نسخه از من نباشه که خب اشکالی هم نداره چون شاید اصلا بهترین نسخه از من وجود نداره!5) ای مهسا، برای روزهایی که آبستن اتفاقاتی است که نیازمند تجربه های این روزهاست، برای لحظاتی که باید خودت را از حماقت نجات دهی، برای آن روزها توشه ای از مضحک ترین اشتباهاتت به همراه داشته باش. نه برای اینکه از اشتباه جان سالم به در ببری بلکه برای اینکه اشتباه خنده دارتری را مرتکب شوی که اشتباه کردن، مالیات ندارد. سوخت که سوخت...
ما را در سایت سوخت که سوخت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aradiokhertopertd بازدید : 141 تاريخ : دوشنبه 16 خرداد 1401 ساعت: 8:33

یه نکته خیلی جالبی که وجود داره و توی کار من اینو کشف کردم این قانونه که: هرجا بحث داره کش پیدا میکنه، کارهات داره کش پیدا میکنه، از سرعت پیشرفت راضی نیستی،... اولین کاری که میتونی بکنی و 80 درصد مواقع جواب میده خیلی ساده است!تو باید یه دستمال دستت بگیری و سعی کنی شیشه جلو را پاک کنی تا واضح تر ببینی. لازمه که یه لحظه وایسی، برگردی به چندتا اصل ساده ای که برای قضایا داری، هدف را از شیشیه پاک شده نگاه کنی تا یادت بیاد برای چی داری این راه را میری. اون موقع است که انگار یه نوری میوفته روی جزئیات همه چی و خیلی واضح میتونی تصمیم بگیری که چون دارم اینطرفی میرم و چون میخوام به این هدف برسم پس دیس این کارها را میدم، پس این جزئیات برام مهم نیست پس سعی میکنم وقتم را بذارم و کیفیت این چیزها را بالا ببرم. همه چی با پاک کردن شیشه شفاف تر میشه. - داری تمرین مینویسی و میدونی که به ددلاین نمیرسی اما شیشه را پاک میکنی و یادت میوفته که تمرین و ددلاین و نمره بهونه است که تو اینارا یاد بگیری و لذت ببری، پس غرق کشف و یادگیری میشی و همه چی با یه سرعت باورنکردنی پیش میره - زمان دفاع پایان نامه ات عقب افتاده، برنامه هات بهم گره خورده اما شیشه را پاک میکنی و یادت میوفته که خب من که کار خودمو کردم من لذت رسیرچ را چشیدم و من به ریزالت رسیدم حالا چه اهمیتی داره که کی دفاع کنم - هربار یه مشکلی پیش میاد اولین راه حلی که به ذهنت میرسه اینه که از فلانی کمک بگیرم ولی شیشه را پاک میکنی و یادت میوفته که زندگی همینه، همین جزئیات و چالش های ساده که باید حلشون کنی پس یه نفس عمیق میکشی و سعی میکنی حلشون کنی و به طرز باوردنکردنی راه حل ها خودشون از در و دیوار ظاهر میشن - توی کار به یه مشکل عجیب میخوری که هیچ ایده سوخت که سوخت...
ما را در سایت سوخت که سوخت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aradiokhertopertd بازدید : 130 تاريخ : دوشنبه 16 خرداد 1401 ساعت: 8:33